توطئه "وهابیت و صهیونیزم" ، علیه اسلام( " بیداری اسلامی" ؛ ابرقدرت جهان جدید )
نشست ( خطر واگذاری منطقه به صهیونیزم و وهابیت)_ بزرگداشت "شهدای مدافع حرم" و "روز مقاومت اسلامی" _ ۱۳۹۶{مهندسین برق اصفهان}
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام عرض میکنم خدمت خواهران و برادران عزیز.
فرمودند که راجع به وضعیت داعش و اسلام تکفیری در منطقه از دو جهت بحث بشود یکی مبانی این اندیشه تکفیری و وهابی و دوم این که آینده منطقه چه میشود؟ دومی که پاسخ قطعی ندارد و بنده هم پیشگو نیستم پاسخ آن مشروط است. در جواب این کسانی که راجع به هر مسئلهای میگویند بعداً چه میشود؟ باید گفت اگر «الف» پس آنگاه «ب» اگر «ج» پس آنگاه «د». پاسخ آن جمله شرطی است. کسی نمیداند بطور قطعی چه میشود؟ همه چیز بستگی دارد به همه چیز. مثل این که یک بچهای بگوید من در آینده چه کاره میشوم؟ بگوییم اگر اینطوری عمل کنی این کاره میشود و اگر اینطوری عمل کنی آنطوری میشوی. این که آینده منطقه چه میشود؟ بستگی به مؤلفههای مختلف دارد و این که یکی هم ما هستیم یعنی ملت ایران، دولت ایران، انقلاب ایران، در موارد مختلف به لحاظ فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، چگونه عمل کند و چگونه عمل نکند؟ هر اتفاقی بستگی به اینها دارد. تقدیر الهی هم که میگویند قضا و قدر در مورد انسان میدانید یکی از پرسشهای مهم این است که اصل علیّت که اصل حاکم و عام و شامل است که هر چیزی علتی دارد خب اگر علت آن باشد معلول آن هست اگر نباشد نیست، بعد میپرسند که آزادی و اختیار انسان چیست؟ یک عده فکر میکنند که اگر آزادی و امکان انتخاب انسان را به رسمیت بشناسند قضا و قدر الهی را زیر سؤال بردند یا علم خدا یا قدرت خدا، مدیریت و ربوبیت خدا را. بعضیها هم گمان میکنند اگر تأثیر انتخاب و اراده و آزادی انسان را بخواهند اثبات کنند مجبورند یک تفسیر غیر دینی و سکولار، از انسان، از جهان، از تاریخ ارائه بدهند یعنی کاره بودن انسان به مفهوم هیچ کاره بودن خدا و به عکس است. در منطق اسلامی و منطق اهل بیت(ع) قضا و قدر قرآن با تفسیر اهل بیت(ع) که نه اشعری است که انسان را نادیده میگیرد و مجبور به جبر میکند نه معتزلی است که انسان را همه کاره بداند و به عوامل و مؤلفههای بیرون از اراده و تمایل من و شما کاری نداشته باشد واقعبینانه بحث میکند که انسان نه همه کاره است نه هیچ کاره. انسان در یک حوزههایی کاره است در همان حوزهها هم مسئولیت دارد. در یک حوزههایی بیکاره است. آنها برایش موقعیت است من و شما آنها را انتخاب نکردیم چه کسی انتخاب کرده که در چه زمانی به دنیا بیاید؟ در چه خانوادهای به دنیا بیاید؟ هیچ کس. اینجا ما هیچ کارهایم. اما هرکسی در یک موقعیتی است که نسبت به آن یک حقوق و مسئولیتهایی پیدا میکند امکان انتخابها و آزادیهایی پیدا میکند. نه مثل معتزله، نگاههای به رسمیت شناختن انسان به قیمت از رسمیت انداختن تقدیر الهی نه مثل اشاعره که انسان را اساساً باد هوا میدانند و میخواهند قدرت خدا و علم خدا را اثبات کنند عدالت خدا را زیر سؤال میبرند. معتزله میخواهند عدالت خدا را اثبات کنند خدا را تقریباً از صحنه زندگی بشری عملاً حذف میکنند. نگاه معتزله خیلی شبیه دیدگاههای لائیک در غرب است که میگوید خدا انسان و جهان را خلق کرد و بعد هم پی کارش رفت! انسان دیگر خودش عمل میکند. اگر بگوییم خدا دارد عمل میکنند میگویند خودش کو؟! بعد بگوییم خود خدا دارد عمل میکند میگوید خدا کو؟ در نگاه اهل بیت(ع) همه چیز خداست و به دست خداست و در عین حال، اراده و حق انتخاب انسان جزئی از اراده و مشیت الهی است یعنی خدا خواسته است که من آزاد باشم و انتخاب کنم. انتخاب من در چارچوب اراده خدا صورت میگیرد اما من دارم آیند خودم را در دنیا و آخرت انتخاب میکنم. این یک بحث کلی.
حالا میآییم سر این مسئله که آینده چه میشود؟ بستگی دارد که چطوری عمل کنیم؟ ما تنبل باشیم یک جور میشود زرنگ باشیم یک جور میشود. عالمانه عمل کنیم یک جور میشود، عوامانه عمل کنیم یک جور میشود. انقلابی باشیم یک جور است سازشکار باشیم یک جور میشود. این راجع به آینده که عملاً هم همه چیز را گفتیم هم همه چیز را نگفتیم. پیشگویی نمیشود ولی میشود پیشبینی کرد که با این سبک و علیرغم این همه موانع گفتمان امام(ره) و انقلاب اسلامی جلو آمده و ابرقدرت منطقه شده و یکی از چند قدرت اصلی جهان در قرن بیست و یک شدیم به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک و نظامی، به لحاظ اقتصادی هنوز نه. به لحاظ علمی هم در بعضی از رشتهها و هنوز در اکثر رشتهها نه. پیروزیهای بزرگی به دست آمده اگر هم سرّ اینها و هم قدر اینها شناخته بشود در دهه آینده اتفاقات خیلی بزرگتری خواهد افتاد. این که نخستوزیر اسرائیل میگوید ایران همسایه ما شده و از شبه جزیره هند، افغانستان و پاکستان تا لبنان و فلسطین و اردن و کرانه باختری قدرت اول ایران شده است، خب این اعتراف دشمن است حرف ما نیست. معاون رئیس جمهور آمریکا دهه دوم قرن 21 – یعنی الآن – 4 قدرت سرنوشت جهان را دارند رقم میزنند آن وقت کنار روسیه و آمریکا و چین اسم ایران را میآورد خب اینها خیلی حرفهای مهمی است. کشوری که 200 سال نوکر اینها بوده، انگلیسها، روسها، اشغال میکردند بعد آمریکاییها آمدند حاکم مطلق شدند. اگر به این سبک پیش برویم و بعضی روحیات سازشکاری و تسلیمطلبی و چشم امید به غرب داشتن و ما نمیتوانیم، تبدیل به ما میتوانیم بشود بعد هم فقط شعار نه، بلکه هزینه آن پرداخته بشود نظم، مدیریت، تلاش، پیش بینی آینده خیلی پیشبینی مثبتی است. اتفاقاتی که در این 6 سال افتاد که این یک جنگ جهانی بود، جنگ 8 ساله علیه ما جنگ جهانی سوم بود منهای بمب اتم. همه دنیا شرق و غرب طرف صدام بودند. این جنگ 6 ساله در منطقه، جنگ جهانی چهارم بود! هم در آن جنگ و هم در این جنگ، انقلاب ما پیروز شد این خیلی مهم است. در جنگ 8 ساله ما از 10- 15 کشور اسیر گرفتیم. همه سلاحها هم انگلیس و فرانسه، آمریکا و شوروی و روسیه آن موقع کمونیستی، همه آن موقع به او میدادند و سیم خاردار هم به ما نمیدادند آنهایی که سنشان بالاتر است و جبهه بودند اینها را میدانند که بچههای ما با دست خالی میجنگیدند. این جنگ 6 ساله که الآن به یک معنا تمام شد و کل گروهکهای تکفیری و داعش و دیگران همه سرزمینی دیگر در عراق و سوریه دستشان نمانده و این هم با کمک انقلاب اسلامی بود و به دعوت دولتهای عراق و سوریه که با انتخابات سر کار آمدند برای اولین بار دارد این اتفاقات میافتد و دشمن میگوید که کل منطقه به اردوگاه انقلاب اسلامی ملحق شده است. الآن میگویند عراق و سوریه، یمن، لبنان و غزه، فلسطین، در اردوگاه انقلاب اسلامی است به علاوه افغانستان و افکار عمومی در پاکستان. میدانید چند بار این آل سعود و آمریکا و غرب به پاکستان گفتند که در این جنگ 6 ساله کنار اینها بیاید نیامد و گفت اگر ما بیاییم در خودِ پاکستان علیه ما انقلاب میشود چون انقلاب اسلامی نفوذ دارد خب یک انقلاب جهانی شده و ابرقدرت منطقه شده و انقلاب ابرقدرت جهانی شده است و خودمان باید ارزش آن را بدانیم. یمن حیات خلوت اینها بود که آزاد شده. یمن دست آمریکا و آل سعود نیست. بزرگترین جنایتهای بشری را هم دارند میکنند چندصد هزار آدم آنجا گرسنهاند محاصره و تحریم واقعیاند نه مثل تحریمهای ما. تحریم الکی نیست یعنی تحریم واقعیاند یعنی غذا ندارند دارو ندارند، لباس ندارند. دهها هزار وبا گرفتند ولی با دست خالی و پای برهنه به لحاظ نظامی بر منطقه مسلط شدند یعنی آل سعود شکست خورده، اینها موشک توی ریاض میزنند تا حالا کسی جرأت نکرده که توی ریاض پایتخت آل سعود موشک بزند ولی اینها زدند. الآن زینبیون، حیدریون، فاطمیون، بسیج افغانستان، بسیج پاکستان، بسیج یمن، بسیج لبنان، حزبالله، بسیج فلسطین، همه جا بسیج تشکیل شده است، بسیج الآن در 5 – 6 تا کشور رسماً نیرو دارد دهها هزار نیروی عملیاتی دارد که در این 6 سال در سوریه و عراق جنگیدند خیلی جنگهای سخت داشتند اما حالا رژیم آل سعود در بدترین وضعیت خود است از اولی که به وجود آمده است به لحاظ اقتصادی دارد ورشکست میشود، دارد وام میگیرد. بین شاهزادگان حکومتی جنگ داخلی راه افتاده، یک گروه علیه یک گروه دیگر کودتا کردند و حسابی اینها را کتک میزنند یعنی معکوس آویزانشان میکنند و به کمک گروههای بخشهای خصوصی شکنجهگر آمریکایی مثل بلکوایتر رسماً نوشته و میگوید که اینها را لخت میکنند معکوس و میزنند و شکنجه میکنند که باید حسابهای بانکی را خالی کنید شنیدم که تا حالا 90 میلیارد دلار جیبهای اینها را خالی کردند. آنها میخواستند جیب اینها را خالی کنند ولی اینها آمدند جیب اینها را خالی کردند! تا ببینیم چه میشود. به لحاظ سیاسی هیچ وقت آل سعود در خطر و متزلزل نبوده است. و آل سعود پایگاه اصلی کل استکبار در منطقه و در کشورهای عربی است. آل سعود اگر برود اسرائیل سریع سقوط میکند حتی ممکن است بدون جنگ. یا با یک جنگ سبک. این رژیمهای منطقه، همه به سرعت سقوط میکنند. به لحاظ اقتصادی در حال فروپاشی است. به لحاظ سیاسی تقریباً فروپاشیده است. به لحاظ نظامی آل سعود در 4- 5 کشور از انقلاب ما شکست خورده است. در سوریه شکست خورد، در عراق شکست خورد، لبنان را خواست به آشوب بکشد که الآن نخستوزیر آن را مجبور به استعفا کرده است بچههایش هنوز گروگان آنجا نگه داشته، در لبنان هم شکست خورده و در فلسطین هم میخواست فلسطینیها را به جنگ حزبالله بفرستد آنجا هم شکست خورد، در یمن هم کاملاً شکست خورد و از مشت او بیرون آمد. در افغانستان شکست خورده، الآن طالبان با آل سعود حتی نیستند اینها باز دارند داعش را به افغانستان سراغ طالبان میفرستند که داعش و طالبان بجنگند. در پاکستان هم گروههای تکفیری و تروریستی کاملاً بدنام شدند. اصلاً وهابیت هیچ وقت تا این اندازه منفور نبوده است. در شرق و غرب عالم منفور است. رژیم اسرائیل هیچ وقت به اندازه الآن ضعیف نبوده است واقعاً لب پرتگاه است اسرائیل شکست ناپذیر بود ولی چهارتا شکست از انقلاب اسلامی خورد، از حزبالله و حماس و جهاد اسلامی، 4تا شکست پشت سر هم خورد. این جنگهای چند ساله تکفیری اگر شروع نشده بود واقعا اسرائیل لب پرتگاه بود یک هول دیگر میخواست! این دفعه خودش هم میدانند اگر جنگ شروع کنند هم حماس گفته هم حزبالله گفته، گفتند ما این دفعه به اسرائیل میآییم تا حالا شما میزدید ما دفاع میکردیم ولی این دفعه اگر جنگ شروع بشود اولاً موشکهای ما دیگر شهرهای شما را سالم نمیگذارد و ثانیاً این دفعه نیروهای ما وارد فلسطین اشغالی میشوند و به شهرهای شما میآیند. برای حفظ اسرائیل و رژیم آل سعود و رژیمهای منطقه، برای جلوگیری از بیداری اسلامی و منحرف کردن آن، جلوگیری از وحدت مذاهب اسلامی، ادبیات تکفیر، برای نابود و افغانستان و یمن و کشورهای اسلامی این جنگهای داخلی تکفیری را راه انداختند که تا حدودی هم موفق شدند، برای بد نام کردن اسلام سیاسی و اسلام انقلابی در دنیا که اسلام انقلابی مساوی با وهابیت بشود که تخصص آنها در انواع سر بریدن و بیناموس کردن مردم به اسم اسلام است، ضربه سنگینی زدند اما ته آن به سمت خودشان کمانه کرد. این آماری که داده شد این آخرین قلعه داعش همین بوکمال بود در سوریه نزدیک مرز عراق، دیگر کل عراق و سوریه تقریباً آزاد شد و به دست نیروهای جنبش مقاومت افتاد و سپاه قدس یک قدرت جهانی است یعنی اینها کاری کردند که ارتش آمریکا نمیتوانست، حالا جدا از این که نمیخواست اما نمیتوانست. کل ارتشهای رژیمهای عربی نمیتوانستند، اسرائیل نمیتوانست، حتی روسیه هم نمیتوانست. روسیه در زمین نجنگید فقط هواپیما و بمباران کرد آنهایی که روی زمین کار کردند همین بسیج زینبیون و حیدریون و فاطمیون بودند یعنی بسیجیان افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، جیشالوطنی، همین نیروهای وطنی مردمی بسیج سوریه بود و حشدالشعبی عراق بود که اینها همه بسیجهای آنجاست و بسیجهای حزبالله لبنان. بدون این که ایران مستقیم و رسماً وارد جنگ بشود. ایران به عنوان مستشار و دعوت رفت البته صدها شهید داده شده بود خیلیهایشان با پارتیبازی رفتند خیلی از این بچهها به لبنان یا حتی عراق و یا به اسم افغانستانی با فاطمیون رفتند. همین مشهد 30 – 40تا شهید مدافع حرم که مشهدی هستند اینها به زور به فاطمیون رفته بودند. مثلاً برای نمونه، ما دوتا شهید در مشهد داریم که میخواستند به عنوان نیروی ایرانی به سوریه بروند نمیگذاشتند اینها رفته بودند لهجه افغانستانی اینقدر تمرین کرده بودند و مادرشان را هم همینطور وادار کرده بودند مادر و بچهها چند ماه لهجه افغانستانی تمرین کرده بودند بعد هم گفته بودند ما افغانستانی هستیم شناسنامه هم که نداریم که این دوتا پسر به فاطمیون رفتند و هر دو هم شهید شدند. مادرشان الآن هست. مادر ایشان گفت، گفت این بچهها به عنوان ایرانی رفتند گفته بودند نیرو نمیبریم بعد به عنوان افغانستانی رفتند. خب اتفاقات مهمی افتاد. واقعاً غرب و شرق باور نمیکردند که این قضیه تمام بشود. آمریکا رسماً سه سال پیش اعلام کرد که اگر ارتش آمریکا و ناتو و همه ما با داعش وارد جنگ بشویم حداقل 30 سال طول میکشد تا بتوانیم سرزمینهای سوریه و عراق از دست اینها پاک بشود. خب حالا سه ساله این کار شد. یک چیز دیگری که لو رفت و خیلی جالب بود این بود که پشت داعش خود آمریکاییها بودند یعنی یکسره در دنیا میگویند ترورریزم اسلامی، بنیادگرایی، تکفیری، تروریزم، بعد اتفاقاً تنها گروهی که جلوی این تروریزم تکفیری ایستاده انقلاب اسلامی بوده که آنها را شکست داده و ثانیاً اینها مدرنترین سلاحها را آمریکاییها به آنها دادند. زخمیهای تکفیریها در سوریه را در بیمارستانهای اسرائیل معالجه شدند. انگلیس و فرانسه از یک طرف میگویند اینها آمدند توی پاریس، لندن، شهرهای ما بمبگذاری و انتحاری کردند و با ماشین روی مردم میروند ولی چرا در سوریه و عراق اینها را کمک میکنید و به آنها این همه اسلحه دادید؟ چرا آموزش دادید؟ چرا افسرانتان آمدند در قالب اینها ریش گذاشتند یک عالمه افسر اروپایی، آمریکایی، صهیونیست، ارتش آل سعود، ارتش مصر، آن اوایل مخصوصاً مصر، بعداً خطش عوض شد چون خودش قربانی شد در ظاهر صفش را جدا کرد حالا باطن بحث دیگری است بعد لو رفت که همین رئیس جمهور الآن آمریکا مگر در نطقهای انتخاباتیاش نمیگفت که داعش را رئیس جمهور قبلی آمریکا درست کرده است؟ مگر در کتاب خاطرات خود کلینتون صریح اینها نیامده که ما اینها را درست کردیم؟ مگر مکلین از رهبران جنگطلب کنگره صریح نگفت که ما صدها ساعت با داعشیها از نزدیک جلسه داشتیم و همه اینها را من میشناسم ما با اینها رفیق هستیم با اسم کوچک همدیگر را صدا میزنیم؟ این بازی هم لو رفت. خیلی چیزها لو رفت. صحنه خیلی عوض شد. الآن خیلی فرصت مهمی است الآن تخریب اساسی بود در آماری که دادند گفتند، دهها هزار جوان مسلمان سنی را فریب دادند بازی دادند به اسم این که میخواهند خلافت اسلامی و حکومت اسلامی درست کنیم از اروپا، از آمریکا، از کشورهای مختلف، از دهها کشور، را برداشتند آنجا آوردند، چندصد هزار کیلومتر را در فاصله کوتاه چند هفته و یکی دوماه در سوریه و عراق گرفتند. بیشتر سوریه و عراق دست اینها افتاد و بدون مقاومت جلو میآمدند هزاران شهر و روستا و کارخانه را و پل را همه را ظرف چند ماه نابود کردند، صدها میلیارد خسارت به سوریه و عراق زدند میلیونها نفر آواره کردند، چقدر سر بریدند و زنده زنده پوست کَندند، تجاوز کردند به زن جلوی شوهرش، دهها هزار نفر عراقی و سوریهای را کشتند بیشتر هم سنیها کشته شدند تا شیعه. این را بدانید. روحانیون سنی بیشتر کشته شدند از این طرف چند هزار شهید داده شد، شهدای مدافع حرم، بالاخره از افغانستان، سوریه، پاکستان، لبنان، و ایران مجموعاً چند هزار شهید یا جانباز شدند. عراقی، سوری، لبنانی، افغانی، پاکستانی، ایرانی، و حتی بعضی از کشورهای دیگر بطور پراکنده. خب حالا این راجع به اتفاقی که افتاد و پیش بینیای که میشود. اسرائیل واقعاً در خطر افتاده، آل سعود به شدت در خطر است، ممکن است اینها کارهای دیوانگی بکنند. آمریکا هیچ وقت به اندازه الآن در منطقه ضعیف نشده بود، ما هیچ وقت به اندازه الآن در منطقه، یعنی از شمال آفریقا، تا شبه جزیره هند اینقدر قوی نشده بودیم و الآن همه جا قدرت سیاسی، نظامی و افکار عمومی، این مهمتر است افکار عمومی با اردوگاه انقلاب اسلامی است.
دو سه تا مشکل داریم یکی از داخل، یک عدهای اینها را هنوز باور نمیکنند حالا چه در بخشی از افکار عمومی و چه در بخشی از حکومت. هنوز فکر میکنند آمریکا، آل سعود و اسرائیل شکستناپذیر هستند نه اینها نخواستند، نخیر اینها خواستند نتوانستند ولی ما کردیم شد. مدام میگویید ما نتوانستیم دیگر ما میتوانیم شد ما توانستیم، توانستند چه بوده مگر، خودشان دارند میگویند خودِ آمریکا دارد میگوید منطقه دست ایران افتاده است البته آنها میخواهند عربها و ترکیه و دیگران را علیه ما تحریک کنند میگویند امپراطوری ایران تشکیل شد، که از شبه جزیره هند تا سواحل شرق مدیترانه تا شمال آفریقا قدرت اول ایران است همه جا نفوذ دارد. میخواهند اعراب و ترکیه را تحریک کنند میگویند اینها امپراطوری فارس را تشکیل دادند میخواهند اهل سنت و اکثر مسلمین منطقه را تحریک کنند میگویند امپراطوری شیعه تشکیل شد بالاخره دارید اعتراف میکنید که انقلاب اسلامی قدرت اول شد علیرغم همه تحریمها و مشکلات و خیانتهای داخلی و ضعف نفسهایی که گاهی در حکومت بود و هست و بالاخره شد و میگویند که اینجا غرب آسیا و بقول آنها خاورمیانه، حساسترین منطقه جهان است چون آنها از غرب به شرق نگاه میکنند ما خاور میشویم خاور نزدیک، خاورمیانه و خاور دور، و ما خودمان هم که این وسط هستیم به اینجا میگوییم خاورمیانه، یعنی ملاک ما تویی. خودمان نیستیم در حالی که برای ما آن باختر نزدیک و باختر میانه میشود برای ما خاورمیانه هند میشود. هند خاورمیانه ماست. ولی ما از چشم آنها میگوییم ما خاورمیانه هستیم. در دانشگاهها اینطوری به ما یاد دادند و رسانهها میگویند ما هم میگوییم هرچه شما میگویید هست. شما در غرب آسیا که برای آنها خاورمیانه غرب است خب قدرت اصلی جهان شده است خودشان میگویند این حساسترین نقطه جهان است هم انرژی و هم سیاست و هم ایدئولوژی، اقتصاد، این جا هر اتفاقی بیفتد در کل جهان تابع اینجاست همیشه هم تقریباً در طول تاریخ همیشه همینطور بوده است. این 5 دین بزرگ هم از همین منطقه بوده، از حجاز تا فلسطین، ولی البته این که فکر میکنند بعضیها فقط دین اینجا بوده و پیامبران اینجا بودند این غلط است همه جای دنیا پیامبر بوده است قرآن میفرماید هیچ جامعهای نیست الا که در آن رسولی برانگیختیم یا نذیر یا آگاهیبخش فرستادیم یعنی پیام خدا از طریق انبیاء به کل زمین رسیده است ولی تحولات بزرگ تاریخ همیشه از همین منطقهای شروع شده است که اینها به آن خاورمیانه میگویند الآن هم مرکز جهان همین جاست بعد میگویند اینجا ایران قدرت اول انقلاب اسلامی است. خب اینها مهم است.
حالا آن بُعد دومی که من میخواهم به آن اشاره کنم اندیشهها و مبانی است. چه شد که اینها حدود 6 هزار جوان انتحاری و آماده شهادت وارد میدان کردند این چیز خیلی عجیبی است. اتاق فرمان دست صهیونیستها و وهابیها و آمریکا بود. اما بدنهای که روی زمین میجنگید دو بخش بودند یک عده مزدور که واقعاً برای پول میآمدند حالا میدیدند مد است ریش بلند میگذاشتند ولی اصلاً نماز نمیخواندند! مثلاً یک عده از بچههایی که آنجا بودند چند وقت پیش یکی از آنها آمده بود میگفت ما اینجا اسیر گرفتیم با دو من ریش، اصلاً نمیخواند، مشروب میخورد، آنها را ما کاری نداریم اما یک عدهای هم، مخصوصاً اینهایی که انتحاری عمل میکردند مثلاً در یک عملیات میدیدید در 24 ساعت 30 تا انتحاری با ماشین جلو میآیند. اینها چه کسانی هستند؟ یک وقتی یکی از این استراتژیستهای غربی یک تحلیلی کرد گفت اینها هم نیروهایی بودند که انقلاب اسلامی اینها را در این 20 – 30 سال گذشته نسبت به مسائل سیاسی جهان حساس کرد و فکر انقلاب دینی و تشکیل حکومت دینی را در ذهن اینها کرد. منتهی چون آنها شیعه بودند اینها سنی بودند آنها فارس بودند اینها عرب بودند و ارتباط نزدیکی هم نبود وهابیت که اصلاً همیشه ضد انقلاب بوده، انقلابی بوده، حتی وهابیهای آل سعود طرفدار جدایی دین از سیاست بودند یک وهابیت شبه انقلابی، ورژن قلّابی از جهاد اسلامی، حکومت اسلامی، خلافت اسلامی، شهادتطلبی درست کردند برای این که این موج جوانان مسلمان پاک سنّی که علیه غرب و علیه حکومتها تعریف شده بودند و دنبال حکومتها و خلافت اسلامی بودند اینها را وارد این عرصه بکند منتهی کجا؟ درست علیه جبهه مقاومت اسلامی. در واقع تیر ما را به سمت خودمان برگرداند. این یک مسئله بود که بالاخره اینها حدود 6 هزار گفتند نیروی انتحاری در این 5- 6 سال عمل کردند، یعنی سالی هزارتا، یعنی روزی سه چهارتا، یعنی روزی چندتا، خیلیهایشان جوان هستند از اروپا و آمریکا آمدند، از کشورهای دیگر آمدند، بخشیشان فقیر بودند، بخشیشان خیلی مرفه و تحصیلکرده بودند این دنبال دین و حکومت اسلامی است منتهی از چه نوع تفکر وهابی آمد مصادره کرد، یک مذهب ضد جهاد و ضد مسلمان آمد جهاد اسلام علیه استکبار را تبدیل به جهاد مسلمان علیه مسلمان کرد. جهادی که باید رژیم صهیونیستی و اشغالگران غربی را در منطقه به پایین میکشید و داشت میکشید و میزد؛ و از عراق و افغانستان بیرونشان کرد و داشت اسرائیل و رژیم صهیونیستی را پایین میکشید یک مرتبه این جهاد در سوریه و عراق و یمن و افغانستان و پاکستان بشود و میخواستند داخل ایران بکشند و هنوز هم میخواهند، جهاد مسلمان علیه مسلمان! این توطئه بزرگ بود. ریشههای آن کجا بود؟ یک ریشههایی در وهابیت داشت. انگلستان وهابیت را تقریباً متولد کرد، آبیاری کرد، توی نم گذاشت، خیساند و بعد از چند دهه حکومت عربستان و آل سعود را دست اینها داد. 5- 6تا مأموریت به اینها داد. 1) تکفیر؛ در برابر وحدت مذاهب اسلامی. امت واحد اسلامی و برادریم و مذاهب همه با هم هستند ولو اختلاف نظر داریم ولی جنگی با هم نداریم، اینها نه. تکفیر. همه کافرند، جز آنچه که ما میگوییم. محمد بن عبدالوهاب میگوید همه کافرند، سنیها هم کافرند. دوم؛ منبع انرژی جهان نفت، سگ نگهبان نفت برای غرب باشید. سوم، مراقب رژیم اسرائیل باشید اولین کشوری که در این منطقه اسرائیل را به رسمیت شناخته آل سعود بوده است. الآن هم میدانید که نخست وزیر اسرائیل رسماً چند بار گفت ارتباط ما با رژیمهای عربی، امارات، قبلاً قطر هم بوده الآن هم شاید باشد و بیش از همه آل سعود همیشه مخفی بوده است الآن دیگر دارد زیاد و علنی میشود! ما و این رژیمهای عربی و اسرائیل همه به این نتیجه رسیدیم که ما همه فقط یک دشمن داریم و آن ایران است دشمن هم ما و اسرائیل و رژیمهای عربی، همه در یک جبهه هستیم انقلاب اسلامی آن طرف است. این هم تا به حال مخفی بود اما الآن دارند آن را عربی میکنند. این بچهها را چطور فریب دادند؟ با این اسم که اغلب مسلمین مشرک هستند. شرک و توحید را هم ما تعریف میکنیم. محمدبنعبدالوهاب را میدانید که پدرش آخوند و قاضی سنی حنبلی بود، برادرش همینطور، خانوادهشان همهشان روحانی و سنی هستند حتی آنها را هم این مردک تکفیر کرده است. مثلاً آن علمایی که پیش این میآید و بعدها درس میخواند و بعدها چه میشود وقتی که باید توحید و شرک با تفسیر محمد بن عبدالوهاب را یاد میگیرد بعد این به او میگوید که خب فهمیدی که توحید چیست؟ گفت بله. گفت خب حالا شهادتین را بگو! حالا طرف یک آخوند سنی حنبلی است مدتها شاگرد درس است میگوید حالا شهادتین بگو تا حالا مسلمان نبودی! این عین عبارت محمد بن عبدالوهاب است که هرکس ولو علمای درجه یک سنی و حنبلی خودمان، توحید و شرک را جز آن طوری که من میگویم فهمیده و باور کرده همه مشرک و نجس هستند! خونشان و ناموسشان، اموالشان و جانشان حلال است! و جالب است اولین کسی که علیه این آدم کتاب نوشته، برادر خودش است! که او هم از علمای دین است. پدر ایشان، ایشان را طرد کرد و گفت منحرف است. علمای سنی حنبلی او را طرد کردند ولی انگلستان دست محمد بن عبدالوهاب و دست سعود و ابن سعود را در دست هم گذاشت، آل شیخ و آل سعود، گفت قدرت و جنگ دست شما، دین و مذهبسازی هم با شما، با هم جلو بروید! تا الآن آمدند. الآن وهابیت شکست خورد و آل سعود همینطور. آبرویشان هم رفته و در دنیا همه فهمیدند که الآن دوتا اسلام است یکی اسلام آل سعود و وهابیت است که میآید در خیابانها با ماشین روی مردم میرود، توی پاریس و توی لندنی با ماشین روی مردم میروند، اغلب هم توریست، زن و بچه هستند که چی مثلاً؟! جهاد. ولی اسرائیل عملیات نمیکند. 6 هزارتا انتحاری در مسجد و حسینیه و بازار میفرستد و جنگ با جنبش مقاومت فلسطین و انقلاب اسلامی، سه تا نیروی شهادتطلب علیه آمریکاییها، علیه رژیم آل سعود، اسرائیل، نمیفرستد شعارش را میدهد ولی عمل نمیکنند! کجا یک ضربه به آمریکا زدید؟ کجا یک ضربه اسرائیل زدید؟ اصلاً صریح گفتند که ما با اسرائیل مشکلی نداریم مشکل ما شیعه و ایران و انقلاب و از این حرفهاست و توجیهات مذهبی هم آوردهاند! مبنای آن اندیشه این است – من فقط چندتا عبارت را عیناً نقل قول کنم – در تفکر وهابی اینطوری وانمود کردند که هر نوع احترام و خضوع برای کسی یا چیزی این به مفهوم عبادت است بعد شروع میکنند میگوید این که میرویم حرم جلوی مزار پیامبر میبوسید، سلام میدهید، احترام میگذارید، مزار اهل بیت(ع) یا سایر اولیاء میروید جلوی اینها خم میشوید به آنها سلام میکنید اولاً اینها مُردهاند به چه کسی سلام میکنید؟ درست مثل ماتریالیستها. مادیون، دقیقاً همین هستند مادیون خیال میکنند هرکس از این عالم رفته این نابود شده است و دیگر نیست فرق الهی و مادی همین است از این عالم به آن عالم که میروند هستند نوع دیگری از زندگی و حیات است شما سر قبر یک آدم معمولی هم بروید بستگانتان، متوجه میشوید نه این که روح او الآن در قبر است ولی ارتباط بین بدنی که حتی پوسیده و مزار و روح آن شخص هنوز برقرار است. میدانید کسانی که دفن هستند اینها در عالم برزخ – قرآن و روایت میفرماید – در عالم برزخ ارتباطشان با دنیا به طور کامل قطع نمیشود. الآن شما بهشت رضا یا بهشت زهرا و قبرستان میروید اینطوری نیست که هیچ احساسی آنها به شما و شما به آنها ندارید حالا بعدها که من و شما هم آن زیر رفتیم این را کاملاً تجربه میکنیم ولی ماقبل تجربه اجمالاً بدانیم که در عالم برزخ ارتباط کسانی که از این عالم وارد عالم برزخ میشوند قبل از قیامت کبری، قیامت بزرگ، ارتباطشان با این عالم به طور کامل وصل نیست و به طور کامل هم قطع نیست که حالا این یک بحث جداگانهای است. انگلیسیها وهابیت را تقویت کردند چون سه – چهارتا چیز به درد بخور برای اینها داشت از یک طرف خیلی به دیدگاههای مادی و پوزیتویستی و نگاههای ماوراء اشعری اینها دارند که اتفاقاض خیلی به نگاههای پوزیتویسیتی نزدیک است از یک طرف یک زمینههایی در آن هست که با نوعی ماتریالیزم و مادهانگاری مخلوط است مثل همین که پیغمبر مرده و رفته است! دیگر این که به عنوان این که اینها شرک است و این حرم و ساختمان و خانه پیامبر و کسانی که میآیند اینها را ببینند یا میروند توی کوه، غار حرا را ببینند یا مزار حمزه یا شهدا را ببینند همه اینها عبادت است چون احترام است و دارید به اینها توجه میکنید همه اینها شرک است انگلیسها این را خوب فهمیدند که این را سازماندهی کن و سه – چهارتا استفاده از آن بکن. 1) یک جنگ داخلی مذهبی بین کل مسلمین راه بینداز، چون تقریباً 99 درصد بلکه 100 درصد مسلمین اینطور بودند تا قبل از این وهابیت و صد سال پیش، و الآن هم اغلب مسلمین جهان از سنی و شیعه، اینها هم اهل زیارت قبور بودند و هم همهشان اهل مباحث اهل دعا، اهل زیارت هستند. یکی دو سال پیش یکی از این بچههای رسانهای میان همین طالبان رفت یکی دو ماه بین اینها بود و یک فیلم هم ساخت و فیلم او در دنیا جایزه برد. گفت تصور ما این بود که این طالبان هم همهشان وهابی هستند و ضد زیارت هستند گفت کاملاً اهل زیارت هستند حتی زیارت اهل قبور خودشان. اهل توسل و زیارت و بنشینند سر قبر و... یعنی حتی طالبان هم تفکر وهابیت را ندارد و از نظر وهابیها حتی اینها هم مشرک هستند. فقط شیعه را مشرک نمیدانند تقریباً 90 درصد سنیها را هم مشرک میدانند کل متصوفه را هم مشرک میدانند و همه را. انگلیس گفت این بهترین فرقه است که کل مذاهب اسلامی را تکفیر میکنند ضد وحدت اسلامی است. بزرگترین بستر برای جنگ مذهبی است همین کاری که در سوریه و عراق کردند. بیداری اسلامی را به جنگ مذهبی تبدیل کردند. رژیمهایشان داشت یکی یکی سقوط میکرد. 4تایشان که سقوط کردند، مصر را دوباره پس گرفتند، من یادم میآید بعد از این که مُرسی آمد، مبارک سقوط کرد بازداشت بود یک هیئت مصری آمد همان هیئت اینقدر شلمشوربا و مخلوط بودند که من از همانجا فهمیدم این انقلاب الکی است! چون توی آنها طرفدار مبارک بود، طرفدار جمال عبدالناصر بود، تکفیری هم بود، لائیک و سکولار و لیبرال هم بود. مثل این که در انقلاب ما یک هیئت تشکیل بشود توی آن ساواکی باشد، کمونیست باشد، آخوند باشد، و... یک هیئت اینطوری آمد. ما همان روزهای اول یک جلسهای با اینها داشتیم یکی – دو ساعت با اینها صحبت کردیم یک ساعتی سؤال و جواب داشتیم یک جمع تقریباً 100- 200 نفر بودند. من این جلسه که تمام شد بیرون آمدم به یکی از دوستانم گفتم انقلاب همهاش یک بوته است این تحول نمیماند اینها فقط مبارک را برداشتند کل رژیم سرجایش هست! آن وقت آنجا اهمیت انقلاب اسلامی را آدم میفهمد که چه کار عظیمی شد. بزرگترین پیروزی این بیداری اسلامی در مصر بود که آن را هم پس گرفتند. بقیهاش را دیدند آل سعود و کویت و بحرین و قطر همه دارند سقوط میکنند. بهترین کار این بود به جای بیداری اسلامی جنگ مذهبی راه بیندازند. بعد جوانهایی که میخواهند حکومت اسلامی درست کنند، خلافت اسلامی درست کنند، خلافت اسلامی را چرا در عربستان تشکیل ندهید؟ نه همه آنجا باشد! حجاز. قطر؟ نه خلافت اسلامی نمیخواهد. امارات؟ کویت؟ بحرین؟ عمّان؟ اردن؟ مصر؟ مراکش؟ چرا آنجاها نمیروید خلافت اسلامی درست کنید فقط سوریه! تنها کشور عربیای که علیرغم همه عیبها و مشکلاتش به فلسطین خیانت نکرد. میدانید در جنگ 8 ساله تنها کشور عربی که کنار ما بود سوریه بود فقط سوریه به ما موشک داد. اینها میگفتند جنگ عرب و عجم است سوریه گفت نخیر آقا جنگ عرب و عجم نیست. ما عرب هستیم ولی با ایران هستیم. در جنگ 8 ساله سوریه کنار ما ایستاد و به ما کمک کرد. قبل از انقلاب هم بچههایی که میخواستند به لبنان و فلسطین بروند بجنگند یا زمان شاه آموزش چریکی ببینند برگردند علیه رژیم ساه مبارزه مسلحانه بکنند همه از طریق سوریه میرفتند آموزش میدیدند. چه چپها و کمونیستهای ایران، چه گروههای مذهبی مسلح. خب حکومت سوریه همه مثل همه حکومتهای عربی اِشکالاتی داشته و دارد ولی همهتان به فلسطین خیانت کردید ولی این یکی نکرد. گفتند یک کاری کنید که خلافت اسلامی فقط باید در سوریه و عراق درست بشود چون این دوتا از دست آمریکا و صدام و صهیونیستها و رژیمهای عربی آل سعود و منطقه آزاد شده است همین دوتا. اینجا بود که کلاه این بچهها را برداشتند. منتهی با چه عنوان؟ شرک و توحید. شرک و توحید چیست؟ گفتند ببینید استعانت که کمک میخواهیم، نذر، دعا که به ما خیر برسانید شرّ دفع بشود، نماز، توکّل، قربانی، رجا و امید اینها به عنوان عبادت مطرح میشود بعد یک تعبیری درست شده محمدبن عبدالوهاب میگوید که «عبادت» یک اسم عام است برای هر کاری که خدا دوست دارد خدا را راضی کند چه کار چه حرف، که در قرآن به آن دستور داده است. خیلی خب ما با این تعریف اصلاً بحثی نداریم. ما با این تعریف مشکل و بحثی نداریم. سؤال این است که آیا هر نوع احترامی به هر کسی این عبادت است؟ یعنی اگر میرویم جلوی امام رضا(ع) و جلوی پیامبر(ص) سر خم میکنیم درود میفرستیم و سلام میفرستیم یعنی داریم امام رضا(ع) را عبادت میکنیم؟ اگر خم شدیم و دست پدر و مادرت را بوسیدی، کلاً تعظیم کردی و خم شدی دست و پای پدر و مادرت را بوسیدی یعنی داری پدر و مادرت را عبادت میکنی و اینها خدا هستند؟ دست معلمتان را بوسیدی یعنی شما معلمپرست و مشرک هستید؟ دعوا سر این است. بله عبادت را فقط برای خداوند باید انجام داد شکی نیست هرکس عبادت برای غیر خدا بکند مشرک است این حرف درست است صحبت این است که آیا هر نوع تعظیم و تکریم، هر نوع احترام و هر نوع خضوع، سر کج کردن، تواضع کردن، ذلّت نشان دادن، اسم این عبادت است ولو شما جلوی مادرتان سرتان را خم کنید و ذلیلوار جلوی مادرتان زانو بزنید یعنی مادرتان را دارید میپرستید و شرک است؟ یعنی مادر به جای خدا یا در کنار خدا است که میگویید زیارت شرک است؟ اگر در توسل شما گفتید که امامان در عرض خدا هستند ما به کمک ائمه خدا را دور میزنیم، یا خدا را در رودربایستی ائمه قرار میدهیم بله اینها شرک است! اما کسی گفت زیارت میرویم یا ما به امام رضا(ع) و پیامبر(ع) توسل نمیکنیم بلکه میگوییم «إنّا توسّلنا بک إلی الله» منتهی «بِهِ» ما توسّل «إلیالله» میکنیم. بله توسل به غیر خدا شرک است توسّل به غیر خدا نیست، توسّل «إلی الله» است منتهی خود خدا فرمود به اینهایی که به خدا نزدیکترند عبدترند اینها از ما عبدترند و بیشتر عبد خدا هستند میگوید خدایا به آبروی اینها و به حرمت اینها. یا به اینها میگوییم شما پیش خداوند عزیزتر هستید از خدا بخواهید؛ و این را خدا اجازه داده است. این فرق میکند با بت عزّی و لات و منات که بگوییم بتپرستان هم همین کار را میکردند، نخیر بتپرستان این کار را نمیکردند. اولاً اذن الله باید باشد. قرآن میفرماید بدون اذن خدا چه کسی میخواهد «شفاعت» کند. هرکس بگوید ائمه(ع) بدون اذن خدا شفاعت میکنند این مشرک است. صحبت شفاعت باذن الله است. شفاعت به اذن خدا را خودِ خداوند در قرآن میگوید که هست. میفرماید شفاعت بدون اذن خدا نیست شفاعت با اذن خدا که هست این حرف صریح قرآن است. توسّل إلی غیر خدا شرک است اما توسّل إلی الله به اولیاء خدا، به انبیاء و رسولان، این که شدنی است این شرک نیست و خودِ خداوند اجازه داد و خودش فرمود و بعد بتپرست، بت خود را مستقل از خدا صاحب کار میدانست میگفتند خدا جهان را خلق کرده است – مثل حرف لائیکها، لائیسیته اروپا قرن 18 و 19- که خدا دنیا را آفرید و پیِ کارش رفت و جهان مثل یک ماشین خودکار دارد عمل میکند. جهان دارد خیلی منظم عمل میکند اما خودکار نیست خداکار است. لحظه به لحظه، آنی این عالم از ربوبیت خدا خارج نیست. وهابی هم به یک شکل دیگر، فکر میکند اگر کسی گفت که از امام رضا(ع) کمک میخواهم که من در راه خدا درست عمل کنم، یا خدایا به آبروی ائمه این کار را انجام بده این شرک است! حالا سؤال، اگر امام رضا(ع) همین الآن زنده بود یعنی زنده به معنای بود، اصلاً امام رضا هم نه، الآن شما میآیید به من میگویید که فلانی، در یک موردی به من کمک میکنی؟ این شرک است؟ من بیایم به شما بگویم که شما مثلاً پزشک هستید بگویم نسخه بنویس من معالجه بشوم، شما تعمیرکاری، کمک کن ماشینم را تعمیر کن. این شرک است؟ مگر کمک خواستن از کسی شرک است؟ بله اگر بگویی که این مستقل از خداست این خودش در عرض خدا و مستقل از خدا این شرک میشود آن وقت شما الآن اینجا نشستید من به شما بگویم آقا بیزحمت برای من آب بیاور، همین هم شرک خواهد بود اگر من معتقد باشم که تو مستقل از خدا خودت همه کارهای، یا اگر من معتقد باشم که این آب، رفع عطش میکند و خودش مستقلاً بدون اراده خدا این هم شرک است اگر به اسباب، اصالت و استقلال بدهید یعنی بگویید پزشک است که دارد مریض را مستقل از خدا شفا میدهد این شرک است. من اگر به شما بگویم که آقا بیزحمت آن دستمال را بده، و معتقد باشم – چون این اعتقاد خیلی مهم است – معتقد باشم که اصلاً خدا این وسط هیچ کاره است نه این که زندگی تو دست خداست، زندگی من دست خداست، حرف زدنمان به اراده خداست، این که تو میتوانی آن کار را انجام بدهی به اراده خداست، این که حرف همدیگر را میفهمیم و... همهاش به اراده خداست. اگر عقیده داشته باشید که اینها اصلاً ربطی به خدا ندارد همین هم شرک است اصلاً لازم نیست بروی حرم و سر قبر امام رضا(ع) یا پیابر(ص) حرف بزنی، تو مشرکی. تو عقیده باش که لیوان منشأ اثری در این عالم است ولی مستقل از خدا، این شرک است، ولو جلوی آن سجده هم نکنی. اما از آن طرف حتی ممکن است شما یک جا سجده بکنی ولی چون هدفتان پرستش و عبادت نیست تو مشرک نباشی خود خداوند در قرآن چند مورد از اینها دارد. خدا مگر به فرشتهها نگفت که برای آدم سجده کنید. پس باید بگوییم عجب! خدایا چطوری است که خودت دستور به شرک میدهی؟ اگر میگفتی «اُسجدوا لله» شیطان مخالفت کرد گفت من چاکر خودت هم هستم برای خودت سجده میکنم ولی این کیست که من برای این سجده کنم؟ من برای این سجده نمیکنم ولی جلوی خودت هرچه بفرمایی من سجده میکنم! طرد شد. خدا به این که گفت من جز برای خدا سجده نمیکنم خدا گفت تو مشرکی. با این که ظاهر کارش طبق دیدگاه وهابیت اتفاقاً شیطان از همه موحدتر است چون شیطان گفت خودت هم بگویی من جز برای تو سجده نمیکنم خودت هم میگویی بگو. مثل طرف دست آقا را میبوسید آویزان شده بود داشت دست آقا میشکست گفتند دست آقا شکست، گفت شکست که شکست به درک، میخواهم دست آقا را ببوسم! شیطان هم اینطوری بود. خدا گفت برای این سجده کن. میگوید به جان خودت سجده نمیکنم فقط تو. خدا او را طرد میکند و میگوید تو مشرک هستی. البته ما روایت داریم که در برابر غیر خدا سجده نکنید حتی برای احترام. ولی اگر کسی برای احترام افتاد و این کارها را کرد عقیده ندارد که او خداست من دارم او را عبادت میکنم این شرک نیست البته گناه هست. چون خداوند دستور داده و در روایت داریم که جز برای خدا اینطوری به خاک نیفتید. ولی خود آن به خاک افتادن به مفهوم عبادت لزوماً نیست. هر نوع خضوع نشان دادنی عبادت نیست که بگوییم شرک است. متآسفانه با همین حرفها کلاه هزاران هزار نفر از این بچهها را برداشتند گفتند کل این حرمها شرک است. حتی یکی از این داعشیها گفت ما اگر مکه را هم بگیریم کعبه را هم خراب میکنیم چون بعضیها به سمت این سنگها سجده میکنند فکر میکنند این سنگها خودش مقدس است کعبه را هم خراب میکنیم میگوییم به این سمت سجده کنید فقط یک علامت! اگر کسی واقعاً به سمت کعبه سجده میکند آن سنگها را خدا میداند حتماً شرک است راست میگوید. ولی اگر به این سمت سجده میکنیم چون خدا گفته، این شرک نیست عین توحید است اگر سجده نکنیم مشرک هستیم. خب مشرکین هم به سمت همین کعبه سجده میکردند، موحدین هم میکردند. آن سجده شرک است، این سجده توحید است چون معنایش فرق میکند مگر هرکسی رفت درِ حرم را بوسید یعنی این را خدا میداند یا این را مستقل از خدا در عرض خدا میداند؟ که بگوید مشرک است. متأسفانه این قضایا را خیلی نشر دادند و خضوع، تفسیری که بعضی از علما کردند که «خضوع» به معنای عبادت نیست. «خضَع لله» یک وقت میگوییم، یک وقت میگوییم «سجدالله» این را باید با لـ متعدی کنید و آن را بدون لـ . اصلاً معنای اینها یکی نیست. شما «عَبدَ الله» الله را عبادت کرد میتوانید بگویید، ولی وقتی که خضوع میگویید دیگر «خضع الله» که نمیگویید، «خضع لله» میگویید «خضوع» لزوماً به معنای عبادت نیست. یک استدلال این است که در مورد این بحث بکنند این است که اصلاً «عبد» یعنی چه؟ «عبودیت» یعنی چه؟ عبد یعنی برده. بنده یعنی برده. یعنی بنده وقتی که مشغول سجده و عبادت الله و خداوند است خودش را خاک مطلق و هیچ میداند مثل بردهای در برابر مولا و اربابش میداند. خب عبادت با شرک قابل جمع است یا نه؟ بله. شما میتوانید هم عبد باشید هم مشرک باشید. یعنی میتوانید دوتا معبود داشته باشید. با دوتا مولا و دوتا ارباب برده باشید. اما عبادت، با چه سازگار نیست؟ با استکبار. تو نمیتوانی بگویی که من هم عبد هستم و هم مستکبر باشی! لذا خداوند در قرآن میگوید عبودیت با استکبار قابل جع نیست. - دقت کنید - میفرماید: «... إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» (غافر/ 60)؛ کسانی که وقتی به عبادت خداوند دستور میآید مستکبر هستند میگوید من برای چه و در برابر چه کسی سرم را خم کنم و روی خاک بیفتم؟ برای چی خودم را کوچک کنم؟ در برابر کی؟ میفرماید به آنها بگو «سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» شما تا ابد عذاب خواهید کشید چون در برابر حقیقت عالم خضوع نکردید، شما با این عالم سر جنگ دارید. یعنی تا ابد خلاف جریان باید شنا کنید چون در برابر خداوند استکبار کردید مثل این که جلوی یک سیلی بایستید و مدام توی سر و صورتتان میخورد جهنم همین است. خلاف جریان عالم ایستادید عذاب میشوید نه این که خدا بگوید چون جلوی من سجده نکردی من ناراحت شدم حالا از تو انتقام میگیرم و یک کاری میکنم که دلم خنک خالی شود چرا پیش من به خاک نیفتادی؟ نه. قرآن میفرماید اگر در برابر حقیقت عالم مبدأ و معاد عالم، خالق و مالک عالم، معنای عالم سجده نکنی و مستکبر باشی این عالم علیه توست، یعنی تو علیه عالم هستی. و نمیتوانی علیه هستی و تمام قوانین آن بایستی تا ابد زجر میکشی. این میشود «فی جهنّم خالدون» تا ابد رنج خواهی برد اگر جلوی حقیقت این عالم گردنکلفتی کنی. مدام مثل جریان مخالف توی سر و صورتت میخورد از این عالم هم بروی ادامه دارد. شدیدتر هم میشود چون عالم ماده هست حواسمان نیست اینجا گرمیم، از این عالم که میرویم میفهمیم اینجا هنوز گرم هستیم نمیفهمیم، طبیعت حجاب است همه چیز را نمیبینیم، از این بدن که بیرون آمدیم آن وقت میبینیم که چه خبر است! قرآن میفرماید جهنّمیها همین الآن در جهنم هستند نمیفهمند. میفرماید: «إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکَافِرِینَ» (توبه/ 49)؛ جهنّم محیط به کافرین است، همین الآن محیط است. یعنی آنهایی که حقیقت عالم را نفهمیدند و نپذیرفتند و باور نکردند و خضوع نکردند، کافرند، همین الآن محاط هستند و همین الآن در جهنم هستند منتهی چون عالم ماده حجاب است احساس نمیکنند بوی گندش فقط به مشام میرسد مدام اضطراب، غم، حرص، عصبانیت، هیچ وقت از هیچ چیز و هیچ کس راضی نیستید میفرماید اینها همهاش دود جهنم است که در این دنیا دارد به شما میخورد وسط آن هستید بیایید بیرون. قرآن میفرماید به خودتان کمک کنید. ایمان به خدا، عمل صالح، تقوا و این چیزهایی که به ما میگویند یعنی بیرون بپر. اگر الآن به تایمتان بگویند فینیش و برگههای امتحان را جمع کنند همین الآن بد موقعیتی دارید خودتان را نجات بدهید وسط جهنم هستید خب ما متوجه نمیشویم این حجاب عالم طبیعت که برود آن وقت احساس میکنیم که ما توی جهنم هستیم یعنی چه؟ آن وقت جهنم را میبینیم و درک میکنیم و رنجهای شدید میبریم.
میخواهم این را عرض کنم که این آیه، استکبار را جلوی عبادت میگذارد اما در آیه دیگری میفرماید: «فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ...» (کهف/ 110)؛ هرکس به دیدار و ملاقات با پروردگارش امیدوار است و باور کرده که همه ما یک قرار ملاقات با خداوند داریم خداوند میفرماید آنهایی که به این قرار ملاقات میاندیشند «فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا ...» درست زندگی کنند. کسانی که نگران ملاقات با خداهستند که همه داریم برای قرار ملاقات با خدا میرویم «لقاءالله» که بعد از مرگ اتفاق میافتد. میگوید اگر کسانی امید و ایمان دارند به این که داریم برای ملاقات با خدا میرویم خودشان را آماده میکنند «فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا ...» عمل صالح انجام میدهند و درست زندگی میکنند. بعد میفرماید: «وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا.» شرک اینجا یکی از چیزهایی که باز وهابیها نمیفهمند این است. میفرماید چنین کسانی هرگز در عبادت پروردگار کسی را شریک و چیزی را شریک نمیکنند یعنی هیچ چیزی را مثل خدا یا مستقل از خدا یا در عرض خدا صاحب و مالک عالم نمیدانند میگویند همه چیز در طول خدا و پس از خداست و به اراده خداست و وابسته به خداست. ببینید اینجا شرک با عبادت امکان جمع دارد اگر امکان جمع نداشت نمیگفت شرک را با عبادت با هم جمع نکنید. چون شرک با عبادت امکان جمع هست اینجا میفرماید عبادت مشرکانه نکنید اما استکبار با عبادت قابل جمع نبود چون میفرماید آنهایی که استکبار میکنند اینها اصلاً نمیتوانند عبادت کنند نمیتوانند در برابر خداوند خم بشوند و به خاک بیفتند. نسبت شرک با استکبار و عبادت، این دوتا با هم فرق میکند. این را هم وهابیها غلط تفهیم کردند به این بچههایی که بازی آنها را خوردند یعنی شرک در عبادت ممکن است، لذا نهی شده است در بعضی از تفاسیر گفتند که بعضیها عبادت را اینطوری معنا میکنند که این یک نوع شکر است، شکر به علاوه خضوع. تشکر و شکر، به علاوه خضوع و اطاعت. ایندوتا روی هم عبادت میشود. میگویند نه این را دقت نکردید ممکن است شما در برابر کسی خضوع بکنید اطاعتش هم بکنید شکر هم بکنید ولی عبادت نکنید شما ممکن است از پدر و مادرتان هم تشکر کنید، هم خضوع کنید و هم اطاعت کنید، ولی عبادتش که نکردید. مثلاً ما حرم پیامبر(ص) رفتیم، حرم سیدالشهداء(ع) و حرم امام رضا(ع) رفتیم، شکر میکنیم تشکر میکنیم خود پیامبر(ص) فرمود «مَن لَم یَشکُرِالمَخلوقَ، لَم یَشکُرِ الخالقَ» کسی که از مخلوق تشکر نکند و شکر نکند از خدا تشکر نکرده است. شکر خدا را بکند اما معنیاش این نیست که شکر از من تشکر از مردم نکنید. ولی تشکر اصلی را از خدا بکنید ولی از مردم هم تشکر کن، زحمت کشیده، این پزشک، این مهندس، این کارگر، این معلم، پدر، مادر، از اینها هم تشکر کن منتهی نه مستقل از خدا. خب شما با همه اینها این کارها را کردید ولی عبادتش نکردید شما معتقد نیستید که این خالق و مالک من است من باید این را عبادت کنم. مثلاً حضرت امیر(ع) فرمودند: «أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ(ص)» این یعنی من مخلوق محمد هستم؟ یعنی او را عبادت میکنم؟ خیر؛ حضرت امیر(ع) فرمود که «مَن عَلَّمَنی حَرفاً فَقَد صَیَّرَنی عَبداً» هرکس به من یک چیزی را بیاموزد من را عبد خودش کرده است. این عبد، یعنی تو را عبادت میکنم و تو خدایی؟ خیر. تازه معنی لغوی «عبد» هم لزوماً این نیست. این که به «عبد» میگوید «عبد» آن هم تشبیه است. معنای اصلی «عبد» همین بردگی و اطاعت است. معنی اصلی عبادت هم همین اطاعت است نه پرستش به مفهومی که تو خالق و خدای منی. البته جز خد را به این معنا هم نباید اطاعت کرد یعنی از هرکسی که اطاعت میکنید باید یک توضیح شرعی الهی داشته باشید که اطاعت از او، اطاعت از خدا بشود. ما الآن برای اطاعت از پدر و مادر توضیح شرعی داریم میگوییم چون خدا گفته، اطاعت کن من اطاعت میکنم. اطاعت از حاکم عادل، ضمن امر به معروف و نهی از منکر و اعتقاد. خدا گفته این عیبی ندارد. اگر کسی بگوید من از ولیّ فقیه یا از پدر و مادرم یا ... مستقلاً آنها را اطاعت میکنم این مشرک است حتی اگر پرستش هم نکند! بگوید تو هرچه بگویی معیار تویی. اصل عبودیت، خضوع و ذلّت و اطاعت لزوماً نیست باید یک چیزی همراه آن باشد. آن چیست؟ عقیده به این که تو همه کاره منی، تو خالق منی، تو مالک منی. و من از تو میخواهم این فقط در برابر خدا حق دارد غیر از خدا هیچ کس. اگر تمام انبیائی که اینجا ایستادند اگر کسی به کل انبیاء بگوید شما مستقل از خداوند صاحب اختیار من هستید مشرک میشود. ولی من الآن به شما تعظیم کنم تا الآن همدیگر را هم ندیدیم تا کمر خم بشوم ولی قصد من احترام باشد، نه عبادت شما. این شرک نیست. چرا رفتید ضریح را بوسیدید، تو میروی دست ملکه انگلیس را میبوسی عبادت نیست آن وقت ما میرویم ضریح پیامبر(ص) را ببوسیم عبادت پیامبر است؟ ما یک توسّل با تفسیر توحیدی داریم توسّل مشرکانه داریم. زیارت توحیدی داریم، زیارت مشرکانه داریم. زیارت و توسّلی که اهل بیت(ع) که گفتند نوع توحیدی آن است نه مشرکانه. شفاعت هم همینطور است. احترام هم همینطور است.
خب اینها بخشی از مبانی اینهاست که اینها چطوری هزاران جوان را فریب دادند که اینها توی عراق و سوریه ریختند و همینطور مسجد پشت مسجد منفجر کردند، عالم شیعه و سنی را کشتند گفتند اینها مشرک هستند. به خودش بمب بست آمد توی حسینیه عزاداری امام حسین که اینها شرک است. اینها فریب اینهاست که انشاءالله به تدریج روشن بشود. من کمکم دارم احساس میکنم که این هم خودش یک لطف خفیهای بود که هزینه آن سنگین بود که دنیا بین دو اسلام، دوتا اسلام سیاسی را تفکیک کند. اسلام از نوع وهابیت، خریّت و خشونت. و اسلام انقلاب اسلامی، اسلام امام(ره)، اسلام اهل بیت(ع) که عقلانیت، عدالت، اینها جزو ارکان آن است، معنویت و اخلاق و عاطفه جزو مبانی آن است.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هشتگهای موضوعی